فردوسی پیوند دهنده تمدن ایران به تمدن اسلامی/ شاهنامه نمادی از فرهنگ ایرانی اسلامی است دبیرکل بنیاد فردوسی معتقد است که شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی پیوند دهنده تمدن ایران به تمدن اسلامی است و میتواند نمادی برای تمدن ایرانی اسلامی باشد. تاریخ انتشار: ۱۳:۲۹ – شنبه ۱۴۰۰/۰۲/۲۵ چاپ خبر به گزارش صاحب نیوز؛ ۲۵ اردیبهشت هر […]
فردوسی پیوند دهنده تمدن ایران به تمدن اسلامی/ شاهنامه نمادی از فرهنگ ایرانی اسلامی است
دبیرکل بنیاد فردوسی معتقد است که شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی پیوند دهنده تمدن ایران به تمدن اسلامی است و میتواند نمادی برای تمدن ایرانی اسلامی باشد.
به گزارش صاحب نیوز؛ ۲۵ اردیبهشت هر سال، مصادف با روز بزرگداشت شاعر بزرگ فارسی زبان، سراینده شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی است. شاعری که به او لقب حکیم دادند و بسیاری از اندیشمندان حیات زبان فارسی را مدیون را زحمت سی ساله او در سرایش شاهنامه میدانند.
درباره دین و مذهب فردوسی نقطه نظرات گوناگونی وجود دارد، بسیاری این حکیم را که در زمان سامانیان میزیسته و با سلطان محمود نیز رابطه نسبتا مطلوبی داشته را شیعه میدانند. همچنین بسیاری دیگر از اندیشمندان فردوسی را اسلام ستا و نه اسلام ستیز توصیف میکنند.
به عنوان مثال آیتالله ناصر مکارم شیرازی درباره فردوسی چنین میگوید: «خوانش های ضد اسلامی از فردوسی در زمان سلطنت پهلوی اول و دوم و برای اسلام زدایی از جامعه تقویت و حمایت شد و جریان علمی نیست. از آنجا که فردوسی نه آفریننده داستان های شاهنامه بلکه فقط نظم دهنده این داستانهای اقتباس شده از منابع دیگر است، نمیتوان همه اندیشهها و بیاناتی را که در آن از زبان شخصیتهای تاریخی و افسانهای گفته میشود، اعتقاد واقعی شاعر دانست. اعتقاد واقعی او پارهای از اشعار نقل شده در دیباچه شاهنامه است که به عقیده دانشمندان دلالت بر اسلام و تشیع او دارد.»
شاهنامه بزرگترین کتاب گفتوگوی ادیان است
علاوه بر علمای شیعه، بسیاری از فردوسی شناسان و ادبیاتدانان نیز اعتقاد به همسو بودن عقاید فردوسی و اسلام و خدمات متقابل آنها به یکدیگر دارند.
یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی در این باره به خبرنگار صاحبنیوز میگوید: حکیم فردوسی توسی پیوند دهنده تمدن ایرانی به تمدن اسلامی است. نه تنها در دیباچه شاهنامه فردوسی، بلکه در جای جای داستانهای شاهنامه از زبان پهلوانان و شهریاران نامدار ایرانی آموزههای دینی، اخلاقی و باورهای ایرانیان را در چند هزار سال را در کنار هم قرار داده است.
او اضافه میکند: فردوسی بزرگ توانسته از ۱۰ هزار پیش، یگانه کتاب سترگ جهانی باشد که دستاوردهای ایرانی با آموزههای اسلامی تلفیق کند و در اختیار ایرانیان و جهانیان قرار دهد.
موحدفرد تاکید میکند: فردوسی با دورنمایی که از تاریخ و تمدن ایرانی اسلامی با هوشمندی، همراه با دانش اندوزی که داشته و به همین روی در میان کشورهای اسلامی به حکیم شناخته شده، توانسته با سرایش بزرگترین کتاب حماسی جهان به دستاوردهای تمدنی ایران باستان و ایران دوره اسلامی و همراهی فرهنگ و تمدن ایران بزرگ با همه کشورهای متمدن جهان، گنجینهای از فرهنگ، هنر و دانش را به یادگار بگذارد که بزرگترین کتاب گفت و گوی دینها و تمدنها را میتوان از دستاوردهای شاهنامه فردوسی دانست.
شاهنامه پیوند دهنده تمدن ایرانی و اسلامی
دبیرکل بنیاد فردوسی اظهار میکند: از سوی دیگر دانشنامه شاهنامه فردوسی فرهنگ و تمدن ۱۰ هزار ساله ایرانی با تمدن اسلامی و دیگر تمدن های جهان پیوند داده و تلاش کرده تا یک نسخه رهایی بخش برای آشتی و صلح جهانی با نام آیین شهریاری و فرهنگ پهلوانی با زبان فارسی برای ایرانیان و جهانیان به یادگار بگذارد.
او با اشاره به اهمیت روزآمد شدن شاهنامه، توضیح میدهد: اگر این نسخه ارزشمند در دنیای کنونی روزآمد شود، میتواند باعث هماندیشی و همفکری و همزیستی میان کشور جهان با محور قرار دادن دستاوردهای فرهنگ ایرانی و اسلامی بشود. ضرورت بهرهگیری از این دانشنامه سترگ که بیش از ۷۳۰ نسخه شاهنامه کهن در گنیجه موزهها، آکادمیها و دانشگاههای جهان قرار دارد، هنوز در نزد بسیاری از مدیران کشوری به ویژه در ایران قرار نگرفته است.
موحدفرد ادامه میدهد: اگرچه از آغاز پیدایش شاهنامه فردوسی بسیاری از کسانی که از روی حسادت و کینه نمیخواستند فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به آشکاری نمادی داشته باشد، فردوسی بزرگ با همراهی بسیاری از مفاخر و مشاهیر همروزگارش توانسته دانشنامه فرهنگ، هنر، ورزش و دانش ایرانیان را گرداوری کند و با تلاش ویژهای که داشته برای ماندگاری آن در نزد همه نسلهای ایرانی این دستاوردهای تمدنی را در قالب منظومهای داستانی ارائه کند. از بزرگترین دستاوردهای دانشنامه شاهنامه فردوسی میتوان به پاسداری زبان فارسی و گرداوری آیین شهریاری و گسترش فرهنگ پهلوانی اشاره داشت.
شاهنامه نمادی از فرهنگ ایرانی اسلامی
دبیرکل بنیاد فردوسی با بیان اینکه “شاهنامه میتواند نمادی از فرهنگ ایرانی اسلامی باشد”، تاکید میکند: از زمانی که فردوسی کار سرایش شاهنامه را آغاز کرد تا زمانی که آن را به پایان رساند، تمدن و فرهنگ ایرانی در اوج بالندگی بود، اما از سوی زمامداران بیگانه همواره مورد تهدید قرار میگرفت. فردوسی و یاران فرهنگ دوست ایرانی که بخشی از آنها در خراسان بزرگ به فردوسی یاری رساندند، تلاش کردند تا دوباره زبان فارسی را زنده نگهدارند و دستاوردهای تمدنی ایران را با دستاوردهای اسلامی در قالب کتابها و رسالههای خود ارائه کنند.
او میگوید: به همین روی پس از ۱۰۱۲ سال که از سرایش شاهنامه میگذرد، هنوز بزرگترین کتاب حماسی و بزرگترین دانشنامه منظوم جهانی شاهنامه فردوسی خوانده میشود. با اینکه تا پس از ۲۰۰ سال پس از پایان شاهنامه این کتاب، کتاب ممنوعه بوده و از زمامداران بیگانه و کجاندیش سوزانده میشده، اما ایرانیان در آیینها و جشنها و سوگهای خود همواره از شاهنامه فردوسی در محفلها و مجلسهای رسمی و خانوادگی بهره گرفتند.
موحدفرد درباره ثبتهای جهانی پیرامون شاهنامه فردوسی، اظهار میکند: در دنیای کنونی هم مجموعه موسسه فردوسی از جمله بنیاد فردوسی و موسسه فردوسی توسی با همکاری سازمانهای جهانی تلاش دارد تا آثار تمدنی شاهنامه فردوسی را روزآمد کند و در اختیار جهانیان قرار دهد. ثبتهای جهانی که در بیش از یک دهه اخیر در یوسنکو به نام ایران انجام شده و ۱۹۲ کشور عضو در جای جای جهان بخشهایی از موزهها، کتابها و دانشگاههای خود را به شاهنامه فردوسی اختصاص دادند. هزاره پایان سرایش شاهنامه، هنر نقالی، آیینهای پهلوانی، آیین چوگان و شهر یادگیرنده مشهد از جمله این ثبتها است. راهاندازی رشتههای دانشگاهی به گونه مجازی با نام هنرهای شاهنامهای نیز از جمله تلاشها برای روزآمد کردن شاهنامه است.
Wednesday, 9 October , 2024